آقاجان با یاد تو نشسته ام، در راهی که عبور کنی، می‌خواهم در آخرین غروب زندگی برجای پای تو نماز بگذارم؛ ای غریبه همیشه آشنای من، مهدی جان! بازگرد، دیگر جانی نمانده است. جوانیمان رفت و نیامدی... الوعده وفا... مــی رســد از راه مــردی از دیـار آشنــایی / بــر زبانـش مهــربانی در نـگاهش روشنـایی / روشـنایــی می دهـد خورشــید را بـرق نگاهـش / مـی گـذارد آسمان هـر روز پیشانی به راهـش / مـی رسد مــهدی به دستش تیــغ ســرخ اقتدار / تا بگــیرد انتقــام از زخــم های بــی شــمار / تــا بگــوید پاسـخی بــر نـالـه هـای انتــظار / لافــتـی الا علــی لا سـیف الا ذوالــفــقار *اللهم عجل لولیک الفرج وعافیة و النصر*